• وبلاگ : ارميا
  • يادداشت : گازي بر يك تكه نان!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 21 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام.

    فقط ميگم...

    ياد باد آن روزگاران... ياد باد.

    توو گلدونه خونمون اسم شما حك شده ... خبر داريد؟

    موفق باشيد. در پناه حق.

    + يوسف عزيزي 

    سلام... عالي بود، منم امشب ديدمش و با شما هم نظزم...

    + زهرا 
    با عرض سلام.من اين يادداشت رو خوندم.با انكه هنوز اين فيلم رو نديدم ولي كلا با نظرتون موافقم. ذهنيت جامعه شكلي شده كه همه فكر ميكنن جوون خوب تو شهر خصوصا شهرهاي بزرگ پيدا نميشه و اينقدر به اين موضوع به شكل منفي نگاه شده كه خودمونم باورمون شده.اميدوارم يكي پيدا شه اين تصور رو از بين ببره...

    سالها ميگذرد تا مردي از سلاله پاكان پيدا شود ....... شهيد همت

    راستشو بخواي من فيلم يك تكه نان را نديدم بنابراين نظر خاصي نميتونم بدم ...... موفق و مويد باشي

    سلام اقاي ارميا

    مثل هميشه وبلاگتون خيلي توپه....

    من نخوندم مطلب رو كه برا اون نظر بدم ولي حتما جالب و قشنگ بايد باشه.توفيق بشه بخونيم...

    اگه سري هم به وبلاگ حقير ما هم بزنين خوشحال مي شم...

    ممنون ...

    اللهم عجل لوليك الفرج به حق زينب

    به نام خدا...سلام...بگذاريد من از آخر بيام اول..ميگم كاش نكته 3 را نمي نوشتيد!!!...ما همين طوري مثل هميشه مي آمديم و مي رفتيم و ...خوشحال مي شديم كه يك چيزي از شهيد ايليا خوانديم!!!...(آخه احساس كردم يك چيزي تو وجودم تكون خورد؟؟؟!!!..چيز خاصي مي خواهيد بنويسيد؟؟)...حالا ..بگذريم...من اين فيلم را نديدم اما با نظر شما موافقم كه شهر..مخصوصا اگر تهران باشه...خودش همه عوامل لازم براي گمراه كردن و به قولي از راه به در كردن انسان(اگر قبلش در راه بوده باشه!!)را داره...و باز هم با حرف شما موافقم كه( آيا يك جوان شهري، كسي كه دور و برش پر گناه است، كسي كه تا چشم بچرخاند، توي كوي و برزن نگاهش آلوده به نامحرم مي‌شود، ولي «مي‌بيند و رو برمي‌گرداند»؛ آيا همچين جواني نمي‌تواند به معنا پي‌ببرد!؟)...راستي زيارتتون هم قبول..البته با تاخير...التماس دعا
     <      1   2