سلام.
بها بديد به انتخاب بانوان محجبه ،و چادر و حجاب رو از حالت ابزاري براي مقاصد دنيوي خارج كنيد تا ارزش خودشون رو پيدا كنند.
وقتي براي استخدام ،تحصيل در دانشگاه و مدرسه چادر رو سر دختران و حتي مادران آنها مي كردند و مي كنند ،بد ضربه اي زدند.
حالا ديگه معلوم نيست منه كارمند چرا چادر بسر دارم،يك الزام نامرئي و يا خواسته حقيقي خودم...اما من چادرم رو دوست دارم،هر چند كه گاهي بايد خودم رو با انرژي مضاعفي ثابت كنم، اما من چادر بسر دارم.....
من چادري هم از اجبار بيزارم...از چادر اجباري بيزارم...
من هم راحتي مانتو ، زيبايي و تنوع و رنگ شاد اون رو كه با جواني و تنوع طلبي من سازگاره دوست دارم،اما با افتخار چادر بسر ميكنم ، چرا كه حرمت آن از هر چيزي برام برتره....
طي يك اتفاق چادري شدم....اما حالا اين چادر سياه جزئي از شخصيت من شده و خوشحالم كه اون حريم منه....
با تحكم و اجبار ، حرمت انتخاب رو نشكنيد.
يكي از حكمت هاي انسي اينه كه هيچ عرضه اي بدون تقاضا نيست فكر كنم به جاي تئوري پردازي درباره تركيب خوني جنس مخالفتون بهتره شيشه خورده هاي هم جنساتون رو تجزيه تركيب كنيد به تقوي نزديك تره و فكر ميكنم يه اصلاح طلب صادق هم هميشه بايد از خودش شروع كنه حقيقت اينه كه از نگاه شبه پدر مابانه و خود عليه السلام بينانه تون درباره ي خانم ها چندشم شد و بعيد مي دونم با اين نگاه راه به جاي خداپسندانه اي ببريد. اگه ادعاي پريدن با بزرگ تر ها تون مي شه پيشنهاد مي كنم يه تدبري هم در ماجراي مصطفي چمران و همسرش بفرماييد تا متوجه شيد فرق نگاه انساني و نگاه جنسيتي به زن رو!
سلام
اولا انتخاب وبلاگ تان الحق انتخاب بجا و شايسته بود را تبريك مي گويم
دوم متن نوشته خوبي داشتيد .....
اي زن به تو از فاطمه اينگون خطاب است .. ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است.............
ميخواستم در تاييد نوشته تان عرض كنم كهبعضيا به شخص من ايراد داشتن كه تو چرا به وبگردي...چت ...و اصلا اينترنت مي روي ..؟!
خب من عرض كردم و اينجا تكرار مي كنم كه هرچت كردني گناه نيست ..
و اينترنت نياز جامعه بشري براي كسب خبر و سرچ مطالب علمي روز در كوتاه ترين زمان ممكن كه بغير اين وسيله ممكن نيست ..مگر از طريق اين مسنجر چقدر اطلاعات و ادرس سايتهاي لازم را به همديگرمي فرستيم كجاي اين مسنجر گناه است ..؟! چرا ميدان را فقط به بهانه اي خالي كرد تا فقط .......................؟؟؟!!!
چرا نبايد بچه مسلمونها نيايند وبلاگ نويسي..چرا نبايد از اهداف شهدا نوشته نشود ...چرا وصيت هاي شهدا كه نامه اخلاق و درس شهامت و شجاعت است در ورق ها در طاقچه خونه ها بمونه و بفراموشي سپرده بشه...و هزاران چرا هاي ديگر ... ببخشيد خارج از يك ياداشت نوشتم...
جالب و قابل توجه بود.
موفق باشيد.
به من هم سر بزنيد.
در پناه حق
بسيجي خسته نباشي آقامون منتظره
ما يتيمان جهان...اهل شوش ام ليكندل من جاي دگر آسمان دل من باراني ستآرزو و حسرت ديدار يارچشم هايم مشتاقياس را مي جويد با اميد ديدنش راه را مي شويدزير اين طاق كبود اندرون بارگاه دانيال كودكي دست مرا مي گيردو به من مي گويد:پدرم مهدي را تو نديدي آقا؟ناگهان نيزار دل آتش گرفتبغض دل مي شكندپسرك بار دگر مي پرسد:پدرم مهدي را تو نديدي آقا؟تا كه ناگه دستيآمد و دست پسر را بگرفتبا خود بردساعتي مي گذرد...در همين نزديكيكودكي تنها بوددر نگاه اشكبارش اشتياقي ديدمو كمي اشك يتيمي پيدااو به من مي نگريستبا نگاهش پرسيد:پدرم مهدي را تو نديدي آقا؟با نگاهم گفتم:نه پسر جان اماجاي دوري هم نيستدر همين نزديكي ستدر ميان دل ما منتظران فاصله اي نيستآري اي جان دلم ما يتيمان جهان در فراق پدر خويش چنين تنهاييماندر اين تاريكيدر فراق آن نگاه مهرباندر فراق شانه هاي گرم آن سنگ صبور مرگ دل نزديك استمن كبوتر ديدمبال هايش زخميدر حصار ميله هاي آتشيندر هجوم تيرهاي زهر گينو شقايق ها هم در هجوم رنگ هاي كوردلمرگشان نزديك استبلبل از داغ شقايق گريه كردگريه اي سرخ كه همرنگ شقايق ها بود...ما يتيمان جهانگنبد بشكسته را با اشك خود آراستيمتا نبيند آن نگاه مهربانخاك هاي گنبد بشكسته ي جد غريبو سحر نزديك استدر همان ميعادگاه يوسف و درماندگانبلبل شيرين كلاماز فراز شانه هاي آن نگارين آفتابتا فرود اشك هاي سرخ اين مسكين يتيمشعر ها خواهد سرودو شقايق ها هم باز سرخابي شوند... آرزو وحسرت ديدار يارچشم هايم مشتاقياس را مي جويدبا اميد ديدنش راه را مي شويد...راستي يادش بخيرشب نشيني مي گفت:اي عزيز دل من تيره ترين قسمت شباندكي قبل طلوع سحر است...ما يتيمان جهان..................................
در مورده مسيله حجاب
نميدونم چي بگم
بايد فرهنگ سازي بشه
يا علي
جالب بود.
موفق باشين.در پناه حق
چشم مايي داداش جونم
يا علي يازهرا
بسم الله
ميبينم كه جامعه نسوان فعلا سكوت رو ترجيح دادن درباره مطلبت و بيشتر آقايون نظر دادن . خدا بهت رحم كنه با اين آرامش پيش از طوفان
همين فعلا
خدانگهدارت
راستي با اسمتم كلي حال ميكنم
ارميا
منم باهات هم عقيده ام
كار بايد فرهنگي باشه
پوششي كه با زور استفاده بشه ارزشي نداره
بايد شخص برسه به اين نتيجه كه حجاب حافظ ارزش اونه...
موفق باشي
تا بعد
سلام منهم با نظر ات نوشته در يادداشت شما موافقم
من فمر مي كنم براي اين موضوع چند علت وجود ندارد ولي علت اصلي نبود معرفت ودرك واقعي از حجاب است من فكر مي كنم وقتي ما بدانيم هد ف از حجاب چيست حتما قبول مي كنيم نه فقط به خاطر اينكه در كشور مسلمان هستيم
ما نبايد مسير غرب رو بريم حالا كه برخي از اونها سر شون به سنگ خورده ما نبايد را اونها رو بريم
فقط اين رو بگم خيلي غافليم ويادمون رفته كه غافليم فقط قيل وقال مي كنيم