• وبلاگ : ارميا
  • يادداشت : ...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 34 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + اي .... 

    سلام.

    بها بديد به انتخاب بانوان محجبه ،و چادر و حجاب رو از حالت ابزاري براي مقاصد دنيوي خارج كنيد تا ارزش خودشون رو پيدا كنند.

    وقتي براي استخدام ،تحصيل در دانشگاه و مدرسه چادر رو سر دختران و حتي مادران آنها مي كردند و مي كنند ،بد ضربه اي زدند.

    حالا ديگه معلوم نيست منه كارمند چرا چادر بسر دارم،يك الزام نامرئي و يا خواسته حقيقي خودم...اما من چادرم رو دوست دارم،هر چند كه گاهي بايد خودم رو با انرژي مضاعفي ثابت كنم، اما من چادر بسر دارم.....

    من چادري هم از اجبار بيزارم...از چادر اجباري بيزارم...

    من هم راحتي مانتو ، زيبايي و تنوع و رنگ شاد اون رو كه با جواني و تنوع طلبي من سازگاره دوست دارم،اما با افتخار چادر بسر ميكنم ، چرا كه حرمت آن از هر چيزي برام برتره....

    طي يك اتفاق چادري شدم....اما حالا اين چادر سياه جزئي از شخصيت من شده و خوشحالم كه اون حريم منه....

    با تحكم و اجبار ، حرمت انتخاب رو نشكنيد.

    + ترنم عارف 

    يكي از حكمت هاي انسي اينه كه هيچ عرضه اي بدون تقاضا نيست فكر كنم به جاي تئوري پردازي درباره تركيب خوني جنس مخالفتون بهتره شيشه خورده هاي هم جنساتون رو تجزيه تركيب كنيد به تقوي نزديك تره و فكر ميكنم يه اصلاح طلب صادق هم هميشه بايد از خودش شروع كنه حقيقت اينه كه از نگاه شبه پدر مابانه و خود عليه السلام بينانه تون درباره ي خانم ها چندشم شد و بعيد مي دونم با اين نگاه راه به جاي خداپسندانه اي ببريد. اگه ادعاي پريدن با بزرگ تر ها تون مي شه پيشنهاد مي كنم يه تدبري هم در ماجراي مصطفي چمران و همسرش بفرماييد تا متوجه شيد فرق نگاه انساني و نگاه جنسيتي به زن رو!

    پاسخ

    عجـــــــب!!! ... پس (بعضي از) آقايون تقاضا كردند و (بعضي از) خانم‌ها عرضه!!!؟؟؟ ... پس با اين حساب بايد در مقابل هر تقاضايي عرضه‌اي هم داشته باشيم! /// ميشه بفرماييد ماجراي شهيد مصطفي چمران و همسرشون چه ارتباطي با اين بحث داشت!؟ بگيد تا ما هم روشن بشيم. ... فكر مي‌كردم از كرامت خانم‌ها دفاع كرده باشم! ضمنا همان‌طور كه از عملكرد خانم‌هاي بدحجاب ناراضيم، از برخورد بعضي از به اصطلاح خودي‌ها ناراضي‌ترم! و فكر مي‌كنم اين موضوع در نوشته‌ام نيز به وضوح ديده مي‌شود. ... از لطفي كه به بنده داشتيد و همين‌طور بابت زحمتي كه براي نظر دادن كشيديد صميمانه و از صميم قلب تشكر ميكنم. /// دعا بفرماييد / حيدر مدد
    سلام وبلاگ خوبي داري به ما هم سري بزن در وبلاگ ما از آنچه در فكر شماست قرار ميگيرد و روزي 5 يا 6 بار آپديت ميشود خوشحال ميشم سر بزنيد و هر چه مبخواهيد درخواست كنيد راستي اگر با تبدل لينك موافقي لينك من را قرار دهيد بعد به من خبر دهيد تا لينكتون رو بذارم

    سلام

    اولا انتخاب وبلاگ تان الحق انتخاب بجا و شايسته بود را تبريك مي گويم

    دوم متن نوشته خوبي داشتيد .....

    اي زن به تو از فاطمه اينگون خطاب است .. ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است.............

    ميخواستم در تاييد نوشته تان عرض كنم كهبعضيا به شخص من ايراد داشتن كه تو چرا به وبگردي...چت ...و اصلا اينترنت مي روي ..؟!

    خب من عرض كردم و اينجا تكرار مي كنم كه هرچت كردني گناه نيست ..

    و اينترنت نياز جامعه بشري براي كسب خبر و سرچ مطالب علمي روز در كوتاه ترين زمان ممكن كه بغير اين وسيله ممكن نيست ..مگر از طريق اين مسنجر چقدر اطلاعات و ادرس سايتهاي لازم را به همديگرمي فرستيم كجاي اين مسنجر گناه است ..؟! چرا ميدان را فقط به بهانه اي خالي كرد تا فقط .......................؟؟؟!!!

    چرا نبايد بچه مسلمونها نيايند وبلاگ نويسي..چرا نبايد از اهداف شهدا نوشته نشود ...چرا وصيت هاي شهدا كه نامه اخلاق و درس شهامت و شجاعت است در ورق ها در طاقچه خونه ها بمونه و بفراموشي سپرده بشه...و هزاران چرا هاي ديگر ... ببخشيد خارج از يك ياداشت نوشتم...

    سلام عليكم .

    جالب و قابل توجه بود.

    موفق باشيد.

    به من هم سر بزنيد.

    در پناه حق

    بسيجي خسته نباشي آقامون منتظره

    سلام

    ما يتيمان جهان...

    اهل شوش ام ليكن
    دل من جاي دگر
    آسمان دل من باراني ست
    آرزو و حسرت ديدار يار
    چشم هايم مشتاق
    ياس را مي جويد
    با اميد ديدنش
    راه را مي شويد
    زير اين طاق كبود
    اندرون بارگاه دانيال
    كودكي دست مرا مي گيرد
    و به من مي گويد:
    پدرم مهدي را تو نديدي آقا؟
    ناگهان نيزار دل آتش گرفت
    بغض دل مي شكند
    پسرك بار دگر مي پرسد:
    پدرم مهدي را تو نديدي آقا؟
    تا كه ناگه دستي
    آمد و دست پسر را بگرفت
    با خود برد
    ساعتي مي گذرد...
    در همين نزديكي
    كودكي تنها بود
    در نگاه اشكبارش اشتياقي ديدم
    و كمي اشك يتيمي پيدا
    او به من مي نگريست
    با نگاهش پرسيد:
    پدرم مهدي را تو نديدي آقا؟
    با نگاهم گفتم:
    نه پسر جان اما
    جاي دوري هم نيست
    در همين نزديكي ست
    در ميان دل ما منتظران فاصله اي نيست
    آري اي جان دلم
    ما يتيمان جهان در فراق پدر خويش چنين تنهاييم
    اندر اين تاريكي
    در فراق آن نگاه مهربان
    در فراق شانه هاي گرم آن سنگ صبور
    مرگ دل نزديك است
    من كبوتر ديدم
    بال هايش زخمي
    در حصار ميله هاي آتشين
    در هجوم تيرهاي زهر گين
    و شقايق ها هم
    در هجوم رنگ هاي كوردل
    مرگشان نزديك است
    بلبل از داغ شقايق گريه كرد
    گريه اي سرخ كه همرنگ شقايق ها بود...
    ما يتيمان جهان
    گنبد بشكسته را با اشك خود آراستيم
    تا نبيند آن نگاه مهربان
    خاك هاي گنبد بشكسته ي جد غريب
    و سحر نزديك است
    در همان ميعادگاه يوسف و درماندگان
    بلبل شيرين كلام
    از فراز شانه هاي آن نگارين آفتاب
    تا فرود اشك هاي سرخ اين مسكين يتيم
    شعر ها خواهد سرود
    و شقايق ها هم
    باز سرخابي شوند...
    آرزو وحسرت ديدار يار
    چشم هايم مشتاق
    ياس را مي جويد
    با اميد ديدنش
    راه را مي شويد...
    راستي يادش بخير
    شب نشيني مي گفت:
    اي عزيز دل من تيره ترين قسمت شب
    اندكي قبل طلوع سحر است...


    ما يتيمان جهان..................................

    سلام

    در مورده مسيله حجاب

    نميدونم چي بگم

    بايد فرهنگ سازي بشه

    يا علي

    جالب بود.

    موفق باشين.در پناه حق

    چشم مايي داداش جونم

    يا علي يازهرا

    سلام.محتواي وبلاگتون خيلي جالبه.من از طراحيتون خيلي خوشم اومد.راستش رو بخواين من و دوستم داريم يه وبلاگ تحقيقي مينويسيو.(براي مسابقه)ميخواستم ازتون خواهش كنم كه به وبلاگ ما سر بزنين.ميخواستم از كمكتون جهت بهتر كردن اون استفاده كنم.خوشحال ميشم به ما هم سر بزنين. موفق باشين.خدانگهدارتون

    بسم الله

    سلام

    ميبينم كه جامعه نسوان فعلا سكوت رو ترجيح دادن درباره مطلبت و بيشتر آقايون نظر دادن . خدا بهت رحم كنه با اين آرامش پيش از طوفان

    همين فعلا

    خدانگهدارت

    راستي با اسمتم كلي حال ميكنم

    ارميا

    سلام

    منم باهات هم عقيده ام

    كار بايد فرهنگي باشه

    پوششي كه با زور استفاده بشه ارزشي نداره

    بايد شخص برسه به اين نتيجه كه حجاب حافظ ارزش اونه...

    موفق باشي

    تا بعد

    سلام منهم با نظر ات نوشته در يادداشت شما موافقم

    من فمر مي كنم براي اين موضوع چند علت وجود ندارد ولي علت اصلي نبود معرفت ودرك واقعي از حجاب است من فكر مي كنم وقتي ما بدانيم هد ف از حجاب چيست حتما قبول مي كنيم نه فقط به خاطر اينكه در كشور مسلمان هستيم

    ما نبايد مسير غرب رو بريم حالا كه برخي از اونها سر شون به سنگ خورده ما نبايد را اونها رو بريم

    فقط اين رو بگم خيلي غافليم ويادمون رفته كه غافليم فقط قيل وقال مي كنيم

    تو كامنت قبلي آدرشم رو اشتباه نوشته بودم.
     <      1   2   3      >