mp3 player شوکر

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

سلام بي مقدمه

با متنت فعلا كاري ندارم اما يه شبهه تو كامنت هات ديدم كه خيلي تايين كننده است

وبلاگ گذرگاه رفتن نوشته

نگاه عادلانه به مسائل نگاه ارزشي داشتن به آن ها نيست!!!

اين همون بحث حق و ناحق و پيروان شونه كه تمام انبيات و اوليا اومدن تا اون رو براي مردم جا بندازن

عدالت يك ارزشه اما معيار سنجشش چيه؟

يك حكم رو با چه چيزي ميشه سنجيد و گفت آيا عادلانه بوده يا نه؟

حاكم كردن عدل يكي از دو علت ارسال رسل بوده اما عدل بر چه مبنايي عدل با كدام تعريف؟

مي بيني حتي ارزش ها و ضد ارزش ها هم تعريف خاص خودشون رو دارند

اگر كسي خلقت انسان رو بر مبناي اتفاق و بي هدف بداند و مسير رشد او را همچون قانون جنگل بر مبناي هركه قوي بود هركار خواست بكند بداند عدالت از منظرش بي شك چيز ديگري است

پس براي عدالت نياز به ارزش گذاري است بايد ارزش و ضد ارزش را تعريف كرد بي شك عدالت صحيح انساني كه مطلوب خالق است با عدالتي كه مد نظر جهانيان معتقد بر عدم وجود خالق است زمين تا آسمان فرق دارد جناب آقاي گذرگاه رفتن زماني ميتوانيم به مسائل نگاه عادلانه داشته باشيم كه قبل از آن نگاهمان ارزشي شده باشد!!!

بله دوست من حرف شما درسته يكي از مصاديق عدالت اينه كه هركس با توجه به توان و تخصصي كه داره سرجاي خودش باشه!

اما اگر براي براي اداره جايي برنامه اي جديد آورده باشي كه تا بحال نه تنها براي اجراي آن كسي را تربيت نكرده باشي بلكه حاضران به برنامه ات معتقد نباشند، چگونه ميتواني عدالت را رعايت كني؟

اينجا بايد انديشيد كه كدام اولا ست اجراي برنامه هر چند با انتخاب مسئولين اجرايي به شيوه آزمون و خطا يا بيخيال شدن برنامه??