• وبلاگ : ارميا
  • يادداشت : سپتامبر 1976 - شب قدر
  • نظرات : 2 خصوصي ، 18 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    بسم رب الفاطمه
    سلام عليکم .
    از دايرکتوري لينک هاي ويژه ايام فاطميه ديدن بفرماييد .
    وبلاگ شما نيز به عنوان يکي از پايگاه هاي فاطمي معرفي شده است .
    لطفا آدرس اين سايت را براي دوستان خود نيز ارسال بفرماييد .
    با تشکر
    + محراب ياس 

    سلام

    ممنون مطلب بسيار جالبي بود

    يادش گرامي و راهش پر رهرو باد

    التماس دعا

    يا علي

    دوستان خوبم
    از وبلاک ارزشمند شما باز ديد شد
    خرسند خواهيم بود ميزبان شما و در جمع پيوند هاي شما باشيم .


    خدايا ! تو ما را آنچنان بساز که مولايمان مهدي (عج) مشتاق ما باشد


    خدايا ! ظرف وجود ما را بزرگترين ظرف قرار بده و آنرا مملوّ از معارف ناب اهل بيت (ع) بفرما و توفيق عمل به فرمايشات آنان را در ما روز افزون فرما .


    خدايا ! به بهانه هاي کوچک و بزرگ ما را رشد بده .


    خدايا ! به ما توفيق فهم و درک و پذيرش کلام معصوم (ع) عطا فرما .


    منتظر حضور سبز شما هستيم

    در اين لحظات اخر عمر ، ابروي مرا حفظ كنيد.به شما قول مي دهم كه پس از جند لحظه همه ي شما در استراحتي عميق و ابدي، ارامش خود را براي هميشه بيابيد.ديگر شما را زحمت نخواهم داد.ديگر به شما بي خوابي نخواهم داد.از درد و شكنجه ،ضجه نخواهيد كشيد.از بي غذايي و گرما و سرما شكوه نخواهيد كرد..

    اما در اين لحظات حساس،لحظات وداع با زندگي و عالم،لحظات لقاء پروردگار،لحظات رقص من در برابر مرگ بايد زيبا باشد.

    سلام و خسته نباشين.

    خيلي قشنگ بود...

    به من هم سر بزنين خوشحال مي شم.

    سلام.خدا او را بيامرزد.او گرچه در زمين بود اما متعلق به اينجا نبود.او با بالايي ها زندگي مي‏ كرد. و بالاخره هم به انان ژيوست.متن زيبا و جالبي بود كه تا حالا نخوانده بودم.اميدوارم توفيق داشته باشيم راهش را ادامه دهيم.موفق باشيد.التماس دعا.به اميد ظهور اقا.

    با سلام دوست عزيز

    نزديك به يكسال از آغاز به كار وبلاگم مي گذرد

    اين آغاز هر چند با فاجعه اي فراموش نشدني همراه بود

    اما در طي اين مدت توانستم در حد وسعم اطلاعاتي راجع به تروريست هاي واقعي به دوستان ارائه كنم.

    از شما براي ويزيتي كوتاه به وبلاگم دعوت مي كنم و از اينكه به اين دعوت پاسخ دهيد خوشحال خواهم شد.

    اين بلاگ تا كنون در صدد شناسايي تروريست حقيقي بود

    اما اينك دست ياري از شما مي طلبد و منتظر مقالات شما به هر زبان كه باشد و با هر نوع انتقادي كه باشد هست.

    من مطالبم برون مرزي است و با مشكلات و حوادثي كه در درون كشور مي گذردچندان كاري ندارم جز اينكه به بيرون از مرزها مربوط باشد .

    لطفا به اديان هم توهين نشود.

    بسيار متشكرم

    از اينكه اين طور باشما صحبت مي كنم معذرت مي خواهم

    ولي دوست دارم در جشن تولد يكسالگي بلاگم شركت كرده و خوشحالم كنيد.

    www.realterrorist.blogfa.com

    تروريست حقيقي

    سلام ...

    داداش جون چشم مايي ... عالي بود.

    يا علي يازهرا

    سلام عليكم .

    تنها مي تونم تشكر كنم .

    خيلي عالي انتخاب فرمودين .

    التماس دعا

    آهااااااااااااااي مسلمونااااااااااا من بيدارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    هوالحبيب


    خدايا ! خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغاي کشمکشهاي پوج مدفون نشوم . ( شهيد چمران )


    از چمران چه مي خواهي بگويي ؟ چه تعريفي از شخصيتش داري ؟ مي خواهي بگويي يک نابغه بود ؟ يک متفکر بزرگ بود ؟ يک نويسنده ماهر ؟ يک طراح بزرگ عمليتهاي نامنظم و چريکي ؟ دکتراي فيزيک داشت ؟ مي خواهي بگويي اگر بود الان ايران ابرقدرت انرژي هسته اي دنيا بود ؟ مي خواهي بگويي وقتي موقعيت پاوه خطرناک بود و همه شهر در دست دشمن و کسي جرات نمي کرد به پاوه نزديک شود ، او بود که رفت و شهر را از بند محاصره نجات داد ؟ حيف ...... حيف که رخت دنيا بر قامتش کوتاه بود.



    آدمهايي که جاي قلب در سينه آتش دارند اهل يک جا ماندن نيستند . چمران هم يکي از آنان بود که چون نسيم وزيدن گرفت و هر جا صداي مظلومي بلند بود بسويش شتافت . به لبنان رفت و يار امام موسي صدر شد . در بيروت مبارزه با صهيونيست را آغاز کرد . مبارزاتش را تا آنسوي مرزهاي فلسطين هم ادامه داد و در ايران زيباترين حماسه ها را آفريد .و......


    اين آخرين دستنوشته هاي اوست :


    " اي قلب من ! اين لحظات آخرين را تحمل کن ...... به شما قول مي دهم که پس از چند لحظه ، همه شما در استراحتي عميق و ابدي آرامش بيابيد... "


    و پس از آن دهلاويه آزاد شد و چمران همان جا آسماني.....


    خنک آن قمار بازي که بباخت هر چه بودش


    نماند هيچش الا هوس قمار ديگر

    للحق

    سلام

    ممنون از تذكرت ... اما خب ..شايد قسمت بوده

    درضمن دوست خوبمان اويس ممنون كه گفتيد اون مطلب در همشهري جوان چاپ شده بود ...برام جالب بود كه جايي اونو نقل نكردن .. من البته از زبان خود قاده شنيدم.

    بله ديگه بعضي وقت ها ساكت ها هم زيادي حرف مي زنند.

    يا حق

    من اين متن رو تو همشهري جوان خونده بودم و تكراري بود.

    به هر حال ساكت هم خواسته حرفي زده باشه.

    من كه اولش گفتم بيربط...

    سلام. چقدر بنده ي خالص خدا دوست داشتني است و شهيد چمران خيلي دوست داشتني است. ان شاالله كه بتوانيم به وصيتشان عمل كنيم:

    من مي‌خواهم که شما به بلندي طبع بلندم به حرکت درآئيد.

    به قدرت اراده آهنينم محکم باشيد.

    به سرعت تصميمات و طرحهايم سريع باشيد.

    خيلي پست دلنشين و زيبايي بود. التماس دعا.

    + غريبي آشنا 

    نميدوام چي بگويم هر انچه بعد از خواندن اين به زبانم جاري شد بيان كردم........
    چشمها را بايد بست
    چور ديگر نتوان ديد
    پشت هر نيمه نگاهي غرضي پنهان است
    ديده گان را بايد عادت داد
    به سياهي ها
    همچو پنجره اي بسته
    رو به تاريكي ها
    قلبها را بايد شست

    دلها را جلا بايد داد
    پشت ديدگاني خفته
    روشني ها پيداست
    چشمها را بايد بست
    قلبها را جلا بايد داد
    ...التماس دعا

    به دوست خوبمان اويس :

    قاده همسر شهيد چمران تعريف مي كردند كه بعد از ازدواجشان يكي از دوستان ايشان با تعجب مي گويند كه تو كه اينقدر در ازدواج سخت گير بودي به شكل و تيپ و قيافه ي خواستگارها اهميت مي دادي چطور شد كه زن مصطفي شدي؟ ..ايشان پرسيدند مگه مصطفي چشه؟ و دوستشان گفت كه خب مصطفي كچله !

    قاده مي گويد چنان متعجب شدم كه اصلا نمي توانستم حرفي بزنم ..ان روز تمام روز به شدت منتظر مصطفي ماندم و وقتي به خانه رسيد همينطور مات به او نگاه كردم .. پرسيد چي شده؟ گفتم مصطفي تو كچلي !!! من اصلا متوجه نشده بودم..........

    و اين در حالي بود كه چند ماه از ازدواجشان مي گذشت ...

    .............تو مو مي بيني و من پيچش مو......

    موفق باشيد

    يا حق

    پاسخ

    خيلي ممنون! / دعا بفرماييد / حيدر مدد
       1   2      >