با آژانس هزاره فاصله کوتاه شد

ثبت رايگان آگهي خطوط موبايل صفر و کارکرده

دائمي، اعتباري، پيام رسان

همراه اول، تاليا و ايرانسل

در سايت فاصله کوتاه همراه با امکانات و جستجوي پيشرفته، قابليت چاپ ليست خطهاي موجود به تفکيک کد و وضعيت سيم‌کارت، مناسب براي فروشندگان و خريداران خطوط تلفن همراه

خريد و فروش گوشيهاي دست دوم تلفن همراه با نمايش تصاوير به صورت کامل

فروشگاه فاصله کوتاه، لذت خريد اينترنتي را براي شما فراهم مي‌آورد

سلام

مثل هميشه زيبا بود

راستش تا آدم عاشق نباشه بعضي حرفها را نمي فهمه وقتي مي گن عيد نگيريد چون اربعين همه فكر مي كنن كه اووه بابا همش غم غصه و.... اما نمي دانند زيباترين عيد ها و شادترين لحظات آدم توي روضه اما حسين و اشك بر حسين و.... است

سخن عشق ز الفاظ معاني بدر است

هشق را ناطقه اي ديكر و حرفي دگر است

مدعي خواست زعشق سخن ساز كنم

جز خموشي چه كنم گوش دلي را كه كر است

اين جمله امير خاني را خونده بودم ولي روش دقيق نشده بودم وقتي نوشته شما را خودنم تا منظورش را فهميدم

التماس دعا

موفق باشيد

شيعيان عيد نگيريد که ايام عزاست
اربعين پسر فاطمه، ماه شهداست

گشته تخريب حريم دو امام معصوم
رحلت ختم رسل، قتل حسن، داغ رضاست

عشق آتش است و خانه خرابي دارد

پيش آتش دل شمع و پر پروانه يكي ست

************

ااز متن زيباتون ممنون .

عالي بود .

التماس دعا

يا حق

چگونه مي توان از نشستن در كنار جويبار ها لذت برد ؟ در حالي كه تشنگي، بهشت سيماي كودكان حسين را به كويري خشك مبدل كرده است ...

چگونه مي توان از گذر كردن از باغ هاي پر ز شكوفه شاداب شد ؟؟؟ در حالي كه لاله هاي نيلوفري شده حسين يكي يكي به زير خاك مي روند ...

چگونه مي توان بهار را ، جوانه زدن را ، احساس كرد ؟؟؟ در حالي كه سه ساله تازه شكفته حسين ، سر بي تن پدر را در بر دارد ...

چگونه مي توان ؟؟؟ چگونه ... ؟؟؟!!!

راستي فكر كرده اي شهيدان چه چيزي را ديدند كه همه جذابيتهاي شهر را رها كردند و به بيابانها رفتند؟

آيا چشمهايت را گشودي كه شايد تو نيز مانند آنها ببيني؟!

منتظر حضور گرمتون در كوچه باغ ملكوت هستم

يا علي

يه سلام اغشته به خاك جنوب

مثل هميشه عالي عالي عالي بود

موفق باشي ارميا

للحق

يك شب آتش در نيستاني فتاد

سوخت چون عشقي كه در جاني فتاد

يا حق

للحق

عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد

سيد رو چهار سال بود ميشناختم.خيلي با هم رفيق بوديم. هميشه با هاش مشورت مي كردم. آخه تومدرسه با هم كار مي كرديم. هميشه از برنامه هام براش مي گفتم و همه چيز رو با هاش هما هنگ مي كردم.

وقتي برنامه هام يه خورده پيچ در پيچ ميشد با لحني شاكي مي گفت : همش چسبيدي به دنيا و هي براش نقشه ميكشي. بابا اينقدرا هم جدي نيست .

اون موقع بود كه از شدت عصبانيت تا ميشد ميزدمش.

.....

آآآآآآآآآآه ه ه ه.....

يادش بخير تو اون عصبانيت يه خنده ي ريزي مي كرد و ميگفت : دوستت دارم.

تا مي خواستم جواب بدم ميگفت : حسين (ع)

........ آه.... يادش بخير

اللهم صل علي محمد وآل محمد

روحش شاد نامش جاودان سلام ودرود خدا برتربت پاک همه شهداي اسلام.

شهيدان هميشه همچون گل ميدرخشند.