سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 ● عرفه ی ما تاسوعاست! چهارشنبه 84 بهمن 19 - ساعت 1:44 صبح - نویسنده: ارمیا معمر

با تشکر از حسین عزیزم (طراح)

لاله از سوز عطش بنهاده سر بر روی خاک
ابر بی انصاف را بنگر که بر دریـــــا گریست!

 

یا ساقی مددی

پسر بچه ای شیرین زبان است. همه می دانند که چقدر محبوب رسول خداست. از شیرین زبانیش هرچه بگویم کم گفتم. روی پای پدر نشسته و با پدر سخن می گوید. پدر هم با گوش دل حرفهایش را می شنود و خدا را به خاطر داشتن چنین فرزندی شکر می گوید. گاهی پسر شکر ریزی می کند و پدر کام دلش شیرین می شود. گاهی هم پدر می گوید و پسر حفظ می کند. تا این که ناگهان لبان مبارکش را می چرخاند به این سوال که:

- یا أبا ... ! من افضلم یا شما !؟       (!؟!؟!؟!؟!؟!؟)


(نمی دانم امام المتقین، امیرالمؤمنین علی عالی اعلی، علیه آلاف تحیة و الثناء، کسی که عین الله ست؛ کسی که اگر همه ی مردم بر محبت او جمع می شدند خداوند عزّوجل آتش (جهنم) را خلق نمی کرد. کسی که پیامبر خاتم صل الله علیه و آله در باب فضیلتش می گوید: « اگر درختان عالم قلم شوند و دریاها مرکب گردند و جنیان حسابگر و آدمیان نویسنده باشند، نمی توانند فضایل علی بن ابیطالب (علیه السلام) را به حساب آورند.» کسی که خودش در وصف خودش میگوید: «من آدم اولم. من آیت و نشانه ی خداوندم. من حقیقت اسرار الهی ام. من پدید آورنده ی برگ گیاهانم. من به بار آورنده ی میوه ی درختانم. من جاری کننده ی رودخانه هایم. من ... . من همان نوری هستم که موسی در کوه طور از او هدایت گرفت. من صاحب صور اسرافیلم. من بیرون آورنده ی مردگان از قبرم. من صاحب روز قیامتم. من همراه نوح و نجات دهنده ی اویم. من همراه ایوب در بلاهاها و شفا دهنده ی اویم. من ... . من همان کسی ام که آسمان ها را با دستور خدایم برافراشتم. و...» کسی که کریم اهل بیت امام حسن بن علی علیه السلام در شب شهادتش گفت: « به خدا قسم! امشب مردی در بین شما قبض روح گردید که پیشینیان از او پیشی نگرفتند جز در فضل نبوت. و آیندگان به او نخواهند رسید.» نمی دانم چنین شخصی از این سوال تعجب کرد یا نه!؟)

- عزیز دلم من نمی گویم. خودت بگو! ... بگو که کدام یک از ما با فضیلت تر است!؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

- من افضلم!

 

 

 

 

 

 

 

- چرا پسرم!؟

- چون من جدی چون رسول الله (ص) دارم که تو نداری! ...

مادری چون فاطمه (سلام الله علیها) دارم که تو نداری! ...

پدری چون تو دارم که خودت نداری!!! ...

برادری چون حسن (ع) دارم که تو نداری! ...

و خواهری چون زینب (سلام الله علیها) دارم که تو نداری!

 

* * *


به گیسوی سیاهت تا نداری!
وفا داری ولی با ما نداری!

چرا مجنون تر از مجنون نباشم!؟
تو چیزی کمتر از لیلا نداری!


چو ریزد شانه زلفت را به شانه
بکند هر مویی صد دل نشانه

پر و بال دل ما را مسوزان
که دارد بر سر زلف تو لانه

 

* * *


پی نوشت:
(1)
کاروان کاری از بر و بچه های گروه فاطمیون

(2) بفرمایید روضه! هر شب از ساعت هشت تا ...

(3) قرار بود در مورد کربلا رفتن شهید ایلیا بگم؛ ولی... پشیمون شدم. لطفا بنده رو ببخشید!

 

* * *

 

حرف آخر:

امشب شهـادت نـامه ی عشّـاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریـا می شود

 

یا حضرت عبّاس دلم را دریاب

 

حیدر مدد


 

نظرات شما ( )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جمعه 103 اردیبهشت 7

d
خانه c
d سجل c
d
نامه رسون c


خانه‌ی دوست کجاست!؟


به ذره گر نظر لطف بوتراب كند /// به آسمان رود و كار آفتاب كند


همسر مهربان
عرفه (حسین آقا)
عمداً (مهدی عزیزم)
مختصر (روح‌اله رحمتی‌نیا)
ترنج
راز خون (سجاد)
مشکوة
لب‏گزه
دیاموند

 


ارمیا نمایه

امام مثل بقیه نبود. با همه فرق می‌کرد. امام مثل هوا بود. همه آن ‌را تجربه می‌کردند. به نحو مطبوعی، عمیقاً آن ‌را در ریه‌‌ها فرو می‌بردند. اما هیچ‌‌وقت لازم نبود راجع به آن فکر کنند. هوا ماندنی است. امام دریا بود. ماهی حتی اگر نهنگ هم باشد، درکی از خارج آب ندارد. امام مثل آب بود. ماهی‌‌ها به‌‌‌جز آب چه ‌می‌دانند؟ تمام زندگیشان آب است. وقتی ماهی از آب جدا شود، روی زمین بیفتد، تازه زمینی که آرام‌تر از دریاست، شروع می‌کند به تکان‌خوردن. ماهی دست و پا ندارد! وگرنه می‌شد نوشت که به ‌نحو ناجوری دست و پا می‌زند. تنش را به زمین می‌کوبد. گاهی به اندازه طول بدنش از زمین بالاتر می‌رود و دوباره به زمین می‌خورد. علم می‌گوید ماهی به خاطر دورشدن از آب، به دلایلی طبیعی، می‌میرد. اما هر کس یک بار بالا و پایین پریدن ماهی را دیده باشد، تصدیق می‌کند که ماهی از بی‌آبی به دلایلی طبیعی نمی‌میرد. ماهی به‌خاطر آب خودش را می‌کشد!

ارمیا / رضا امیرخانی


نوشته‌های قبلی
هفتای‌اول( بهمن83 تا آذر84 !!!)
هفتای‌دوم( آذر84 تا بهمن84)
هفتای‌سوم( بهمن و اسفند84)
هفتای‌چهارم(فروردین‏واردیبهشت 85)
هفتای‌پنجم( اردیبهشت و خرداد 85)
هفتای‌ششم( خرداد و تیر85)
هفتای‌هفتم( تیر و مرداد85)
هفتای هشتم(شهریورتاآبان85)
هفتای نهم( آبان 85 تا آخر 86)
هفتای دهم(بهار،تابستان و پاییز87)
هفتای یازدهم(اسفند87 تا مهر88)

 


آوای ارمیا


 


جستجو در متن وبلاگ


 


کل بازدیدها: 307588
بازدید امروز: 16

بازدید دیروز:42


اشتراک در خبرنامه
 
با ارسال فرم فوق می‌توانید از به‌روز شدن وبلاگ باخبرشوید.